فرشته های خانه ما ویانا و لیانا و هیرمان

روزهای سوختگی لیانا

1400/1/8 14:06
نویسنده : مامان وحیده
201 بازدید
اشتراک گذاری

 از درد سوختگی پا شب ها تا صبح ناله میکنی و دل مادر به این روزها می سوزه ولی توی این هفته که پاهای خوشگلت سوخته کارهای جدید یاد گرفتی و ما را خوشحال میکنی مثل بوس کردن حتی اولین بوس بدون اینکه بابایی بوس کنی بابا گفت بوس کن با لبهای خوشگل صدا و ادای بوس در آوردی اصلا بیرون به خاطر کرونا نبرده بودم ولی به خاطر اینکه آرام بشوی چند بار بردیم بیرون الان یاد گرفتی میروی جلوی در خانه یا روسری نشان میدهی که برویم یا می برم حیاط یا جلوی در زنگ میزنی و می خندی و کار جدید دیگه بیا بیا میکنی با دست های خوشگلت و دست زدن بلد بودی ولی الان بیشتر میکنی به اندازه وجودم دوست دارم

پسندها (4)

نظرات (4)

آبجی مهناآبجی مهنا
8 فروردین 00 22:27
وای 🙀
عزیزم چقدر بد پاش سوخته، مادر لیانا چی شده پاش سوخته ؟
مامان وحیده
پاسخ
با فلاکس آب جوش متاسفانه
آبجی مهناآبجی مهنا
8 فروردین 00 22:27
من دنبالتون کردم لطفاً شما هم من را دنبال کنید
مامان وحیده
پاسخ
😍😍
🥀نوزیتا🥀🥀نوزیتا🥀
8 فروردین 00 23:17
وای خدا بهش تحمل بده دلم کباب شد خیلی ناراحت شدم دیدم نوه ما هم همینطور پاهاش سوخته بود من میدانم چه زجری میکشید انشاالله زود خوب بشه
مامان وحیده
پاسخ
فدای محبتتون😍

25 اردیبهشت 00 14:36
وای خدایا چه بد سوخته منم پسر خااه ام  دستش سوخته بود
مامان وحیده
پاسخ
چقدر ناراحت کننده است